مچگیری۱
جمعه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ
گاهی فکر میکنم به برداشت متفاوتمان از واژهها.
فکر میکنم به تمام کلماتی که سالهای سال استفاده کردیم و به خیالمان که حالا یکدیگر را میشناسیم. ولی همان کلمات٬ همان «چه جالب منم همینطور» هایی که گفتیم بیاینکه دقیقا بدانیم درک هرکداممان از جملات چیست؟ هر جایی از زندگی میتواند خِرِِمان را بگیرد و .
نقطه گذاشتم! جملهام را تمام نکردم! مچ خودم را گرفتم. دوباره و دوباره. میان تمام اورتینگها و اضطرابهایم. شاید این موضوع روزی نوشتهای چیزی شود. ولی حالا فقط بروز اضطرابهایم است و راستش را بخواهید باید در شرایطی دیگر راجع به آن ادامه دهم. پس با رفیق همیشگیام انکار و فرار میرویم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد.
- ۰۳/۰۳/۱۱